ردپای احمدی نژاد در خالص سازی دانشگاه ها /رئیسی دنباله رو احمدی نژاد شد!
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۹۸۲۵۲
روزنامه اعتماد در گفتگویی با غلامرضا ظریفیان نوشت:
ساداتی نژاد کجاست؟ /چرا رئیسی او را قبل از افشای فساد بزرگ چای دبش مجبور به استعفا کرد؟
پاسخ تند رشیدی کوچی به رئیس سازمان برنامه و بودجه؛ بعد از افتضاح چای دبش صحبت از کمبود ارز یک جوک چندشآور است
طی روزهای اخیر بحثهایی چون اخراج اساتید، ردصلاحیتها و بروز مفاسد گسترده بازخوردهای بسیاری در کشور پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این برخوردهای سلبی با اهالی دانشگاه، فعالان سیاسی منتقد، اهالی فرهنگ و هنر و... پدیده جدیدی نیست، بلکه امروز این برخوردهای حذفی به اوج رسیده است. خالصسازی، پدیدهای است که بهطور مشخص از دوران محمود احمدینژاد، ظهور و بروز جدیتری پیدا کرد (به خصوص درباره برخورد با دانشگاهها) در واقع در آن زمان، نگاه دولت و نظام تصمیمسازی این بود که دانشگاه، رسانه و فعالان سیاسی و فرهنگی را باید تحت انقیاد خود در آورد. موضوع ستارهدار کردن دانشجویان، بورسیههای غیرمتعارف، بازنشسته کردن پیش از موعد اساتید صاحب نام، ردصلاحیتها و لغو قراردادهای پیمانی استادان و... از این دوران شروع شد و ابعاد وسیعتری پیدا کرد.
البته با تشکیل دولت حسن روحانی این روند سلبی دچار اخلال شد، چرا که روحانی و دولتش موافق این رویکردهای سلبی نبودند. بنابراین پرونده ستارهدار کردن دانشجویان متوقف شد و برخوردهایی با بورسیههای غیر متعارف صورت گرفت. پس از وقفهای چند ساله، (۹۲ تا ۱۴۰۰) یک بار دیگر در دولت ابراهیم رییسی، این روند آغاز شد.
در این برهه هم سیاستگذاری و هم اجرا را از دانشگاهها گرفتند و به نهادهای دیگری سپردند. در این دوران تلاش شد دانشگاهها صرفا موظف شوند ابلاغیهها را در عرصه قواعد و مقررات و جذب اساتید و... اجرایی کنند. در بسیاری از دانشگاهها این اختیارات حتی از اختیارات وزارت علوم هم سلب شد و با این بهانه که قصد داریم تدریس در دانشگاهها به افراد متعهد و انقلابی سپرده شود برخی ارگانها و نهادهای خاص این نقشه راه را طراحی کردند. به گونهای که دانشگاه آزاد رسما اعلام کرد جایگزین بسیاری از استادان حقالتدریس ۱۸هزار جوان انقلابی هستند که قرار است جذب شوند!
کدام جریان بود که این نقشه راه را طراحی میکرد و با تکیه بر چه دامنه نفوذی؟
این سیاستها در این دوره توسط انحصار طلبترین جریان میان اصولگرایان برنامهریزی شد. جبهه پایداری و اعوان و انصارش به زعم خود اعلام کردند قرار است ناخالصی را از ساحت نظام دیوان سالاری کشور بزدایند. بر این اساس روند تسفیه از چند هزار مدیر و مدیر کل و معاون و...تا خالصسازی در سطح دانشگاهها و دانشجویان دکترا را در بر میگیرد. نوع خاصی گزینش ویژه در ارتباط با دانشجویان دکترا در این برهه اتفاق میافتد. در سطح گستردهتر، علاوه بر آموزش عالی، همین شیوههای خالص ساز را در سطح معلمان هم مشاهده میکنیم. این تصور برای این انحصارطلبان وجود دارد که از طریق خالصسازیهاست که نظام میتواند وارد گام ۴۰ساله دوم انقلاب شود و با اطمینان بیشتری حرکت کند.
خروجی این خالصسازیها که اغلب از سوی طیف رادیکال جناح راست، اعمال میشود، نگران کننده بوده است. از زمان دولت مهرورز احمدینژاد تا دولت عدالتگرای رییسی، همواره مشکلاتی چون فسادهای نجومی، مهاجرت نخبگان، اخلال در توسعه کشور و... ظهور و بروز داشته است. شما خروجی این خالصسازیها را چطور میبینید؟
ما با یک جامعه متنوع و متکثر در ایران روبه رو هستیم. از گذشته هم اینگونه بوده است. ایران همواره سپهر ملی و معنویت دینی را در کنار هم داشته، اما در عین حال به لحاظ سلیقه، رویکردها، نژادها، سبک زندگی و... جامعهای متنوع و متکثر بوده است. دنیای هوش مصنوعی، اسمارت فونها و دنیای مجازی هم این تنوع و تکثر را تقویت کرده است. در جامعهای که از یک چنین تنوع و تکثری برخوردار است، وقتی یک نوع سلیقه، انگاره، نگاه و سبک زندگی مورد توجه قرار میگیرد و سایر شیوهها و انگارهها حذف میشوند، این لباس تنگ و اندازههای نامناسب در قوارههای این جامعه نخواهد نشست. بخش زیادی از این جامعه که به کشور، ارزشها و تاریخشان عشق میورزند به حاشیه رانده شده و طرد میشود. خود این طردشدگیها باعث تولید شهروندان عاصی، ناراضیان جدی و اعتمادهای آسیب دیده میشود. ضمن اینکه تجربه تاریخی و تجربه زیسته اکنون جامعه ایرانی نشان میدهد، گزینهها نه از نظر تخصص و نه از منظر اعتبار کمکی به جامعه نمیکنند. اقلیت شکلگرفته شده از خالصسازی هم نهایتا فاقد توانایی برای مدیریت اکثریت متکثر جامعه ایرانی است. بر این اساس بخش زیادی از ظرفیتهای جامعه یا به بیرون پرتاب میشود یا در درونش هم نمیتواند همافزاییهای لازم برای حل مسائل و بحرانها را داشته باشد. اندیشههای خالص ساز نمیتواند به کمک جامعهای بیاید که با دهها مساله و ابر مساله روبهروست. این روند باعث میشود تا در راهبردها، ایدهها و... با نوعی از ایدههای مخدوش و غیر کاربردی مواجه شویم.
اما رادیکالهای جناح راست، رخدادهای مفسدهزای اخیر را چندان مهم ارزیابی نمیکنند و آن را بی اهمیت میدانند.
درست است؛ اخیرا وزیر ارشاد دولت احمدینژاد که در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور دارد در واکنش به ماجرای فساد ۳.۳۷میلیارد دلاری واردات چای، به راحتی میگوید، چرا اسم این فساد نجومی را فساد میگذارید، این یک تخلف عادی است. درواقع از رسانهها انتقاد میکند چرا به این خبر میپردازند و فساد فساد میکنند! طبیعتا تجربه زیسته ایران نشان میدهد این نگاه کمکی به سالمسازی جامعه نمیکند. ما باید به جامعه با همه تنوع و تکثرش اعتماد کنیم. اعتماد به مردم و بازگشت به مردم و بازگشت به آرمانهای اصلی انقلاب که مهمترین آن خدمت به جمهور مردم، توزیع عادله قدرت (و نه فقط ثروت) بود. به این معنا که همه آحاد ملت بتوانند بر سرنوشت سیاسی خود نقش تعیین کننده داشته باشند. اگر این نگاه سلب میشود، اولا به بنیانهایی که ۹۸ درصد ایرانی از اقوام، ادیان، مذاهب، گرایشهای مختلف و... به آن رای داده بود؛ پشت شده است. این میثاقنامه میان جمهوری اسلامی و ۹۸ درصد مردم منعقد شده بود و هر زمان قرار باشد روند و رویکردهای میثاقنامه تغییر کند، باز هم باید به همین مردم مراجعه کرد و نظر آنان را جویا شد. خالصسازان این بنیانها و اصول را نفی کرده و اعلام میکنند ما صلاح و خیر مردم را بهتر از خودشان میدانیم. خود این نگاه قوم برگزیده در بطن خود فساد بزرگی دارد که از دورن این فساد بزرگ دهها فساد بزرگ فکری، اعتقادی، مالی، سیاسی و امنیتی بروز پیدا میکند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1848597منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: خالص سازی خالص سازان فساد اقتصادی مبارزه با مفاسد اقتصادی محمود احمدی نژاد دانشگاه ها احمدی نژاد خالص سازی جامعه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۹۸۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک فعال کارگری : دولت رئیسی هم نه تنها مشکلی از مشکلات کارگران حل نکرد، بلکه روز به روز به مشکلات آنها اضافه کرد
روزکارگر بهانهای برای سخن گفتن درباره کارگر است، اما چالشهای کارگران صرفا به این یک روز خلاصه نمیشود و هر لحظه با چالشهایی از جنس بحران معیشت، ایمنی کار، مسکن و... مواجه هستند. دولت رئیسی نیز در میان دولتهای دیگر، شرایط سخت تری برای کارگران از نظر دستمزدی ایجاد کرده است.
به گزارش انتخاب؛ ناصر چمنی، رئیس سابق کانون انجمن صنفی کارگران ایران، درباره عمده مطالبان کارگران ایران در سال ۱۴۰۳ به «انتخاب» گفت: عمدهترین مطالبات جامعهی کارگری از دهه هفتاد شروع شد؛ وقتی که دادنامه ۱۷۹ از طریق دیوان عدالت اداری آمد و عنوان شد که در کارهای مستمر، کارفرما میتواند قرارداد موقت ببندد و شروع مشکلات کارگری آغاز شد. هیچ دولتی برای حل این مسأله گام برنداشت و شاهد این هستیم که بیش از ۹۷ درصد جامعهی کارگری با قراردادهای موقت و سفید امضا و یا قراردادهای ۲ ماهه و ۳ ماهه کار میکنند که بزرگترین دغدغه جامعهی کارگر همین مسأله عدم امنیت است.
امنیت خود به خود آرامش بخش است، اما اگر نباشد، از نظر روانی برای نیروی کار خیلی اثرات بدی دارد. از اواسط دهه هشتاد با روی کار آمدن احمدی نژاد و بحث هدفمندی یارانهها که آن زمان هم کارگران مخالف آن بودند، باعث شد تورم شدیدی شکل بگیرد و دستمزد کارگران را هم در آن سال ۱۰ درصد مصوب کردند. این اتفاقات باعث شد معیشت کارگر، بعد از امنیت شغلی از دست برود.
او افزود: متأسفانه دولتهای بعد از احمدی نژاد هم در بحث معیشت کار خاصی نکردند. بحث امنیت و ایمنی شغلی هم برای کارگران یک دغدغه است. ما نسبت به استانداردهای جهانی وضعیت خوبی در حوادث کار نداریم. جامعهی کارگری یعنی ۵۰ درصد جمعیت کشور؛ با اتفاقی که در بحث دستمزد افتاد، جامعهی کارگری فهمید که دولت علاقهای به حقوق کارگران ندارد. کارگران ۱۴ هزار شهید دادند، اما تنها جامعهای که نادیده گرفته شده، جامعهی کارگری است.
وی در ادامه در رابطه با مشکلات ایجاد شده برای کارگران در دولت رئیسی بیان کرد: دولت رئیسی هم نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه روز به روز به مشکلات جامعهی کارگری اضافه کرد. در دو سال گذشته افزایش دستمزدهای کمتر از تورم تصویب شد و سال ۲۷ درصد و امسال ۳۵ درصد، بدون امضای نماینده کارگران اجرایی شد. امسال که مصوبهی مزد را بدون امضا نماینده کارگران ابلاغ کردند، یک ضربهی خیلی بزرگ به جامعهی کارگری بود. تشکلهای کارگری و نمایندگان آنها را نادیده گرفتند و بدون در نظر داشتن نظر مثبت کارگران، هر کاری دلشان خواست کردند. درصد نادیده گرفته شدن کارگران، در دولت رئیسی بیشتر از تمام دولتها بوده است.
چمنی درباره لزوم گفتگو با جامعهی کارگری از سوی دولت گفت: شعار امسال به مشارکت مردم اشاره میکند؛ وقتی جامعهی کارگری را به نان شب محتاج میکنیم، نباید انتظار داشته باشیم که مشارکت خیلی بالایی داشته باشند و رشد اقتصادی به دست بیاوریم. به نظر من هنوز هم دیر نشده است، اگر دولت میخواهد کاری بکند، باید اول حرفهای جامعه کارگری را بشنود و شرایطی که امسال برای دستمزد به وجود آوردند را اصلاح کنند. باید دل جامعهی کارگری به کار کردن گرم شود تا تمام نیروی جوان ما وارد شغلهای کاذب نشوند.
کانال عصر ایران در تلگرام